پنجشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۸:۴۷ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه فرهنگی،مذهبی شهدای نیاک

سایت شهدای نیاک مرجع نرم افزارهای مذهبی ومقالات،بیانات رهبری،زندگینامه شهدا،کتاب های مذهبی،صوت وتصویر،جشنواره های شهدای نیاک،مداحی مناسبت های مذهبی،بانک صوت وتصویر،آرشیوفیلم های مذهبی،کلیپ های مذهبی،سخنرانی علما،خبرهای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی مذهبی،نظامی،کتابخانه،نرم افزارهای قرآنی،امام خمینی ره،ویژه نامه مذهبی،کودک ونوجوان،محرم،ماه مبارک رمضان،عاشورا و تاسوعا حسینی،امربه معروف ونهی از منکر،حجاب عفاف،سبک زندگی اسلامی

بایگانی

محبوب ترين ها

پيوندها

مداحان وشعرا

شخصیت های سیاسی ونظامی

شبکه های اجتماعی

۵۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناسبت های مدهبی» ثبت شده است

سیاست ما درباره آمریکا با رفت‌وآمد اشخاص تغییر نمیکند باید قوی شویم تامأیوس شوند

 بخش خبری رهبری انقلاب مناسبت های مدهبی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

سیاست ما درباره آمریکا با رفت‌وآمد اشخاص تغییر نمیکند باید قوی شویم تامأیوس شوند

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (سه‌شنبه) در سخنان زنده و تلویزیونی، با تبریک خجسته سالروز میلاد پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ولادت حضرت امام جعفر صادق(علیه‌السلام) به ملت شریف ایران و امت بزرگ اسلامی، وحدت جهان اسلام را علاج واقعی مشکلات مسلمانان خواندند و با اشاره به سیاست عاقلانه ایستادگی در مقابل زیاده‌خواهی‌های آمریکا افزودند: سیاست حساب‌شده جمهوری اسلامی با رفت و آمد اشخاص در آمریکا تغییری نمی‌کند.

ایشان همچنین با تأکید بر تحرک و تلاش بیشتر مسئولان در سه زمینه «اقتصاد، امنیت و فرهنگ» گفتند: گرانی‌های اخیر واقعاً توجیهی ندارد و مسئولان باید با هماهنگی و جدیت این دشواری‌ها را از زندگی مردم بردارند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش نخست سخنانشان، برخی آیات قرآن کریم درباره نبی مکرم اسلام را دارای تناسبی روشن با وضع کنونی بشر خواندند و افزودند: خداوند در قرآن می‌فرماید رنج مردم بر پیامبر سخت و گران، و آن حضرت عمیقاً مشتاق و دلسوز سرنوشت بشر است و امروز نیز که جامعه بشری بیش از همیشه، دچار رنج است، روح مطهر رسول اعظم، از این درد و رنج بشر، آزرده است و مانند پدری مهربان، به دنبال هدایت و خوشبختی جوامع بشری است.

ایشان با یادآوری سوء‌استفاده مستکبران از علم و فناوری برای مقاصد شومی نظیر بی‌عدالتی، جنگ‌افروزی، شرارت و غارت منابع ملتها افزودند: فرعون فقط در محدوده مصر بیداد می‌کرد اما فرعون امروز جهان یعنی آمریکا با استفاده از پیشرفت‌های علمی، به کشورهای دیگر لشکرکشی می‌کند و جنگ، ناامنی و تاراج به راه می‌اندازد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به دشمنی و معارضه همه‌جانبه استکبار و صهیونیزم با اسلام افزودند: آخرین نمونه این دشمنی خبیثانه، دشنام به چهره نورانی پیامبر اعظم به زبان کاریکاتور، و حمایت رییس‌جمهور فرانسه از این اقدام زشت بود که بار دیگر نشان داد پشت سر این‌گونه مسائل دست‌های پنهانی وجود دارد.

ایشان افزودند: می‌گویند یک آدم کشته شده است، خوب برای او ابراز تأسف و محبت کنید؛ چرا صریحاً از آن کاریکاتور خبیثانه حمایت می‌کنید؟ حمایت تلخ و زشت دولت فرانسه و برخی کشورهای دیگر نشان می‌دهد پشت این کارهای موهن، مانند برهه‌های قبل یک تشکیلات و برنامه ریزی وجود دارد.

رهبر انقلاب اسلامی، اعتراض و خشم سراسری امت اسلامی در قبال توهین به ساحت نورانی پیامبر اسلام را نشان‌دهنده زنده بودن امت اسلامی برشمردند و افزودند: البته بر خلاف غالب دولت‌ها، برخی دولتمردان جهان اسلام، باز هم حقارت خود را نشان دادند و به این کار زشت اعتراضی نکردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اقدام دولت فرانسه در ربط دادن حمایت از این کاریکاتور اهانت‌آمیز به آزادی بیان و حقوق بشر افزودند: دولتی این ادعا را می‌کند که خشن‌ترین و وحشی‌ترین تروریست‌های جهان را که دستشان به خون هزاران نفر از مردم و دهها تن از مقامات ایرانی آلوده است در کشور خود جا داده، در طول جنگ تحمیلی بیشترین حمایت‌ها را از گرگ خونخواری مثل صدام به عمل آورده و در شنبه‌های اعتراض، مردم کشور خود را سرکوب می‌کند و همزمان دم از آزادی و حقوق بشر می‌زند.

رهبر انقلاب اسلامی دفاع رئیس جمهور و دولت فرانسه از وحشی‌گری فرهنگی و عمل جنایتکارانه آن کاریکاتوریست، و دفاع آن کشور از منافقین و صدام را دو روی یک سکه دانستند و افزودند: ماجرای اخیر که در سالهای قبل نیز در قالب اهانت به قرآن و پیامبر عزیزاسلام در آمریکا و کشورهای اروپایی تکرار شد، نشان‌دهنده ذات ظلمانی و وحشی‌ تمدن غرب است.

ایشان تأکید کردند: البته همچنانکه رجاله‌های مکه و طائف در صدر اسلام نتوانستند نام مقدس پیامبر را پنهان کنند، امروز نیز این تلاشهای شوم راه به جایی نمی‌برد و نمی‌تواند بر شرافت، جلالت و عظمت خاتم‌المرسلین هیچ خدشه‌ای وارد کند.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان در تبیین اهمیت درک‌نشده هفته وحدت، حوادث خونین برخی کشورهای اسلامی نظیر سوریه، عراق، لیبی، یمن و افغانستان را یادآوری کردند و افزودند: آن زمان که امام راحل عظیم‌الشأن ایام میلاد پیامبر خاتم را هفته وحدت اعلام کرد، خیلی‌ها عمق و اهمیت این اقدام را درک نکردند اما امروز روشن شده که وحدت جهان اسلام چقدر گران‌قیمت است و اگر محقق شده بود، می‌توانست مانع وقوع بسیاری از اختلافات و جنگ‌های خونین در منطقه شود.

ایشان در همین زمینه، اقدام خبیثانه برخی کشورها را در عادی‌سازی رابطه با رژیم غاصب صهیونیستی به‌شدت مورد انتقاد قرار دادند و افزودند: این افراد فاسد از کار ذلیلانه خود ابراز خرسندی و به آن افتخار هم می‌کنند اما بدانند که کوچک‌تر از آن هستند که به مسئله فلسطین پایان دهند و بدون تردید رژیم غاصب، قاتل و جنایتکار از بین می‌رود و فلسطین از آن فلسطینیان می‌شود.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: متأسفانه آن روز، اهمیت ابتکار امام بزرگوار یعنی «اتحاد مذاهب اسلامی در جهت‌گیریهای کلی» به‌درستی درک نشد اما دشمن با فهم خطر این سیاست در کم کردن نفوذش، برنامه‌های عملیاتی برای مقابله با آن طراحی و اجرا کرد.

ایشان، «راه‌اندازی مراکز تولید اندیشه‌های ضدتقریبی»، «ایجاد گروههای تکفیری مثل داعش» و «به جان هم انداختن افراد غافل» را از جمله برنامه‌های عملیاتی دشمن برای خنثی کردن وحدت دانستند و افزودند: البته گناه برخی از دولتهای منطقه و رؤسای آنها که از گروههای تروریستی پشتیبانی مالی و تسلیحاتی کردند، از افرادی که با تعصب و جهالت به این گروهها پیوستند بیشتر است و در این قضیه جرم اصلی را آمریکایی‌ها و سعودی‌ها مرتکب شدند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، جرم دیگر آمریکایی‌ها را لشکرکشی به کشورهای مسلمان مانند افغانستان و سوریه خواندند و گفتند: در عراق جوانان با غیرت اجازه نفوذ به آمریکایی‌ها نخواهند داد چرا که نتیجه حضور آمریکا در هر نقطه از جهان چیزی جز ایجاد ناامنی، تخریب، جنگ داخلی و مشغول‌سازی دولتها نبوده است.

ایشان علاج حوادث تلخ جهان اسلام همچون «جنگ پنج ساله در یمن و بمباران قساوت‌آمیز مردم به‌دست سعودی‌ها» و یا « دهن‌کجی چند دولت ذلیل به امت اسلامی با نادیده‌انگاری مسئله فلسطین» را در گروی اتحاد مسلمانان دانستند و تأکید کردند: گرفتاریها و مشکلات دولتها و ملتهای اسلامی از کشمیر تا لیبی به برکت وحدت امت اسلامی برطرف خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به ۱۳ آبان و سالگرد اقدام دانشجویان خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ گفتند: این روز مظهر استکبارستیزی ملت ایران و آن کار دانشجویان، اقدامی نمادین و بجا در مبارزه با استکبار بود.

ایشان رژیم استکباری آمریکا را جامع صفات زشت مانند جنگ‌افروزی، تروریست و تروریست‌پروری، مداخله‌گری، فساد و انحصارطلبی دانستند و افزودند: اقدام دانشجویان در مقابله با چنین پدیده ای، عین عقلانیت بود و تسلیم‌شدن و زیر بار زور رفتن ضد عقلانیت است.

رهبر انقلاب اسلامی حرکت انقلابی دانشجویان در ۱۳ آبان را حرکتی دفاعی و کاملاً عقلانی خواندند و گفتند: ما شروع‌کننده اقدام در مقابل آمریکایی‌ها نبودیم بلکه بعد از پیروزی انقلاب، آنها بودند که با صدور قطعنامه در کنگره، راه‌اندازی گروههای تروریستی، طراحی و حمایت از کودتا و تمهیدات گسترده جاسوسی در سفارت خود، دشمنی با ملت ایران را شروع کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: برخی تصور می‌کنند که اگر دولتی تسلیم خواسته‌ها و سیاست‌های آمریکا شود، سود و بهره خواهد برد درحالی‌که دولت‌های تسلیم در برابرزورگویی‌های آمریکا، بیشترین ضربه را خورده‌اند و گرفتاری‌های آنها بیشتر شده است.

ایشان با تأکید بر اینکه سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال آمریکا، حساب‌شده و مشخص است و با رفت‌وآمد اشخاص تغییر پیدا نمی‌کند، خاطر نشان کردند: ممکن است با آمدن یا نیامدن یک فرد اتفاقاتی بیفتد اما به ما هیچ ارتباطی ندارد و در سیاست جمهوری اسلامی هیچ تاثیری نخواهد داشت.

رهبر انقلاب اسلامی اوضاع رژیم آمریکا را تماشایی خواندند و افزودند: رییس‌جمهوری که اکنون بر سر کار است و قرار است انتخابات را برگزار کند می گوید این، متقلبانه ترین انتخابات آمریکا است و رقیب او هم می گوید، ترامپ قصد تقلب وسیع دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این وضع را نمونه‌ای از چهره کریه لیبرال دموکراسی دانستند و گفتند: جدای از اینکه چه کسی در آمریکا بر سر کار بیاید، اوضاع کنونی نشانگر انحطاط شدید مدنی، سیاسی و اخلاقی در آمریکا است و این، موضوعی است که صاحبان فکر و اندیشه در آمریکا به آن اذعان می کنند.

ایشان سرانجام چنین نظام سیاسی را اضمحلال و انهدام خواندند و تأکید کردند: البته اگر برخی بر سر کار بیایند این انهدام زودتر انجام خواهد شد و اگر برخی دیگر به قدرت برسند ممکن است قدری به تاخیر بیفتد اما سرنوشت محتوم، نابودی است.

رهبر انقلاب اسلامی علت اصلی دشمنی آمریکا با نظام اسلامی ایران را زیر بار سیاست‌های ظالمانه نرفتن و به رسمیت نشناختن سلطه آنها دانستند و تأکید کردند: این دشمنی ادامه خواهد داشت و تنها راه برطرف کردن آن، این است که طرف مقابل از این تصور که بتواند به ملت و دولت ایران ضربه اساسی وارد کند، مأیوس شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مایوس شدن دشمن را منوط به قوی‌شدن و تقویت ابزارهای قدرت واقعی دانستند و گفتند: البته ملت ایران واقعاً و انصافاً در برابر فشارها و مشکلات خوب ایستادگی کردند اما برای قوی شدن، مسئولان باید در سه بخشِ اقتصاد، امنیت و فرهنگ، تحرک بیشتر و جدی‌تری داشته باشند.

ایشان درخصوص مقوله اقتصاد خاطر نشان کردند: در زمینه اقتصاد به هیچ‌وجه نباید نگاه به بیرون باشد البته این به معنای ارتباط نداشتن با خارج نیست بلکه ارتباط باید باشد ولی به‌دنبال علاج مشکلات در داخل باشیم و یکی از راه‌حل‌های اصلی هم افزایش تولید است.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در زمینه اقتصاد باید یک تلاش برنامه‌ریزی‌شده و سازمان‌یافته انجام گیرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه بسیاری از مشکلات کنونی اقتصادی ارتباطی به تحریم ندارند و ناشی از ناهماهنگی‌ها هستند، گفتند: بسیاری از گرانی‌های اخیر توجیه ندارد و باید با هماهنگی بین دستگاههای مربوطه هرچه زودتر علاج شوند.

ایشان، گرانی گوشت، مرغ، گوجه تا پوشک بچه را برغم موجود بودن جنس و کالا، گرانی‌های بی مبنا و بی‌دلیل خواندند و افزودند: همه این گرانی ها و مشکلات، با هماهنگی دستگاهها قابل حل هستند و باید مشکلات از جلوی پای مردم برداشته شود.

رهبر انقلاب اسلامی درخصوص مقوله امنیت گفتند: برای تأمین امنیت خارجی و طمع نکردن دشمنان، باید ابزارهای دفاعی همچون موشک، پهپاد و هواپیما همچنان تقویت شوند و برای تأمین امنیت داخلی نیز دستگاههای مربوطه مراقب مسئله نفوذ باشند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در خصوص فرهنگ نیز مسئولان فرهنگی را به تلاش هوشمندانه فراخواندند.

ایشان در بخش پایانی سخنانشان، به جنگ اخیر میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان اشاره کردند و با تأکید بر اینکه این موضوع حادثه‌ای تلخ و تهدیدکننده امنیت منطقه است، گفتند: این درگیری نظامی باید هرچه زودتر تمام شود؛ البته همه سرزمین‌های جمهوری آذربایجان که به‌وسیله ارمنستان تصرف شده باید آزاد شود و به آذربایجان برگردد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای لزوم حفظ امنیت ارامنه در این سرزمینها و رعایت مرزهای بین‌المللی از جانب دو طرف را نیز مورد تأکید قرار دادند و افزودند: تروریست‌هایی که براساس گزارش‌های قابل اطمینان وارد منطقه شده‌اند، نباید به هیچ‌وجه نزدیک مرز ایران شوند و اگر آنها نزدیک مرز شوند، قطعاً برخورد قاطع خواهد شد.

پیامبر مودت و محبت

 بخش خبری رهبری انقلاب مناسبت های مدهبی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

پیامبر مودت و محبت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «باید مسلمانان در جامعه‌ی اسلامی، از حالت بی‌تفاوتی نسبت به یکدیگر خارج بشوند. یکی از فصول زندگی رسول اکرم این بود که فضای بی‌تفاوتی را، به فضای محبت و همکاری و برادری تبدیل کند.» ۱۳۶۸/۰۷/۲۸

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن سالروز میلاد پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم لوح «پیامبر مودت و محبت» را منتشر میکند.

همرزمان حسین علیه‌السلام | چهار هزار شاگرد در شرایط اختناق

 بخش خبری رهبری انقلاب مناسبت های مدهبی

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

همرزمان حسین علیه‌السلام | چهار هزار شاگرد در شرایط اختناق

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:«غالباً تصوّر میشود که امام صادق علیه‌السّلام بر روى یک منبر مى‌نشست و چهار هزار نفر جمع میشدند. اما این‌جورى نبوده. چهار هزار نفر در طول عمر طولانىِ امام بتدریج خدمتشان رسیده‌اند. این‌جور نبود که خلفا‌ اجازه میدادند که امام بنشیند و حرف بزند. عمر امام یک عمر آرام و راحت نبوده است.» منبع:کتاب همرزمان حسین علیه‌السلام
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ولادت حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام، پوستر «چهار هزار شاگرد در شرایط اختناق» را منتشر می‌کند.
 

«رسوایی نزد خدا سخت‌تر از رسوایی نزد شماست» ماجرای طلب حلالیت پیامبر صلوات‌الله‌علیه‌وآله از مردم

 رهبری انقلاب مناسبت های مدهبی شهادت اهل بیت ع

«رسوایی نزد خدا سخت‌تر از رسوایی نزد شماست» ماجرای طلب حلالیت پیامبر صلوات‌الله‌علیه‌وآله از مردم

در آستانه سالروز رحلت پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی صلوات‌الله‌علیه‌وآله، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بخشی از فیلم بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه‌ی تهران در تاریخ ۱۳۸۰/۲/۲۸ را منتشر می‌کند. رهبر انقلاب در این سخنان به نقل ماجرای طلب حلالیت پیامبر صلوات‌الله‌علیه‌وآله از مردم در مسجد می‌پردازند.
در مثل چنین روزهایی - روز بیست‌وهشتم صفر - این نور آسمانی، این انسان والا و این پدر مهربان از میان مردم رفت و آنها را غمگین و داغدار کرد. روز رحلت پیغمبر و قبل از آن، روزهای بیماری آن حضرت، روزهای سختی برای مدینه بود؛ به‌ویژه با آن خصوصیاتی که اندکی قبل از رحلت پیغمبر پیش آمد. پیغمبر به مسجد آمد و روی منبر نشست و فرمود: هر کس به گردن من حقّی دارد، آن حق را از من بگیرد. مردم شروع به گریه کردند و گفتند یا رسول‌الله! ما به گردن تو حق داشته باشیم؟! فرمود رسوایی پیش خدا سخت‌تر از رسوایی پیش شماست؛ اگر به گردن من حقّی دارید، اگر از من طلبی دارید، بیایید و بگیرید تا به روز قیامت نیفتد. ببینید چه اخلاقی! کیست که دارد این حرف را میزند؟ آن انسان والایی که جبرئیل به مصاحبت با او افتخار میکند؛ اما درعین‌حال با مردم شوخی نمیکند؛ جدّی میگوید تا مبادا در جایی به وسیله او، ندانسته حقّی از کسی ضایع شده باشد. پیغمبر این مطلب را دو بار، سه بار تکرار کرد. البته در تاریخ ماجراهایی را آورده‌اند که من خیلی نمیدانم کدامش و چقدرش دقیق است؛ اما آن مطلبی که غالباً نقل کرده‌اند، این است که یک نفر بلند شد و عرض کرد: یا رسول‌الله! من به گردن تو حقّی دارم. تو یک وقت با ناقه از پهلوی من عبور میکردی؛ من هم سوار بودم، تو هم سوار بودی. ناقه من نزدیک تو آمد و تو با عصا، هی کردی؛ ولی عصا به شکم من خورد و من این را از تو طلبکارم! پیغمبر پیرهنش را بالا زد و گفت همین حالا بیا قصاص کن؛ نگذار به قیامت بیفتد. مردم حیرت‌زده نگاه میکردند و میگفتند آیا این مرد واقعاً میخواهد قصاص کند؟ آیا دلش خواهد آمد؟ دیدند پیغمبر کسی را فرستاد تا از خانه، همان چوبدستی را بیاورند. بعد فرمود: بیا بگیر و با همین چوب به شکم من بزن. آن مرد جلو آمد. مردم، همه مبهوت، متحیّر و شرمنده از این‌که نکند این مرد بخواهد این کار را بکند؛ اما یک وقت دیدند او روی پای پیغمبر افتاد و بنا کرد شکم پیغمبر را بوسیدن. گفت: یا رسول‌الله! من با مسّ بدن تو خودم را از آتش دوزخ نجات میدهم! (امالی شیخ صدوق، ۵۰۶)
پروردگارا ! به محمّد و آل محمّد، به عزّت و جلالت، برترین درودها و الطاف و تفضّلات خود را، امروز تا ابد بر روح مطهّر پیغمبر عزیز ما بفرست. پروردگارا ! او را از اسلام و مسلمین و از بشریّت جزای خیر عنایت کن؛ ما را امّت او قرار بده؛ ما را رونده راه و صراط مستقیم او قرار بده؛ جامعه ما را شبیه جامعه او کن؛ همّت پیروی از او را به همه ما عنایت کن.
 

گزیده دیدار: ماجرای طلب حلالیت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام از مردم به روایت رهبر انقلاب

با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 125.5 MB

کیفیت پایین و فرمت Flv و با حجم 18.8 MB

مناسب برای تلفن همراه و فرمت 3gp و با حجم 8.7 MB

اعجاز کلام حضرت زینب (س) در جمع کوفیان

 مناسبت های مدهبی شهادت اهل بیت ع محرم وامام حسین ع

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

اعجاز کلام حضرت زینب (س) در جمع کوفیان

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، در تاریخ کربلا وقایع روز عاشورا همان اندازه واجد اهمیت است که وقایع اسارت اهل بیت امام حسین (ع)، ابدا نمی‌توان این دور را از هم تفکیک کرد چرا که هر دو به مثابه ستون‌های یک قیام واحد است.

به بیان دیگر قیام امام حسین (ع) با شهادت ایشان به پایان نرسید و امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) ادامه این نهضت را به عهده داشتند. 

از آنجایی که امام سجاد (ع) مأمور به جهاد با شمشیر نبودند، بهترین سلاح مبارزه ایراد خطبه‌ بود که این وظیفه مهم را در درجه اول حضرت زینب (س) به عهده داشتند و در کنار ایشان حضرت ام‌کلثوم خواهر آن حضرت و فاطمه بنت الحسین انجام وظیفه کردند.

متن زیر بخشی از کتاب شریف «منتهی‌الآمال» تالیف «شیخ عباس قمی» است که به ورود اسرای کربلا به شهر کوفه می‌پردازد.

قیام به خطبه

چون ابن زیاد را خبر رسید که اهل بیت (ع) به کوفه نزدیک شده‌‎اند، امر کرد سرهاى شهدا را که ابن سعد از پیش فرستاده بود باز برند و پیش روى اهل بیت سر نیزه‌ها نصب کنند و از جلو حمل دهند و به اتّفاق اهل بیت به شهر در آورند و در کوچه و بازار بگردانند تا قهر و غلبه و سلطنت یزید بر مردم معلوم گردد و بر هول و هیبت مردم افزوده شود، و مردم کوفه چون از ورود اهل بیت (ع) آگهى یافتند از کوفه بیرون شتافتند.

از مسلم گچکار روایت کرده‌اند که گفت: عبیدالله بن زیاد مرا به تعمیر دارالامارة گماشته بود هنگامى که دست به کار بودم که ناگاه صیحه و هیاهویی عظیم از طرف محلات کوفه شنیدم، پس به آن خادمى که نزد من بود گفتم که این فتنه و آشوب در کوفه چیست؟

گفت: همین ساعت سر مردى خارجى که بر یزید خروج کرده بود می‌آورند و این انقلاب و آشوب به جهت نظاره آن است.

پرسیدم که این خارجى که بوده؟

گفت: حسین بن على (ع)!؟

چون این شنیدم صبر کردم تا آن خادم از نزد من بیرون رفت آن‌وقت لطمه سختى بر صورت خود زدم که بیم آن داشتم دو چشمم نابینا شود. آن‌وقت دست و صورت را که آلوده به گچ بود شستم و از پشت قصر الاماره بیرون شدم تا به کناسه رسیدم پس در آن هنگام که ایستاده بودم و مردم نیز ایستاده منتظر آمدن اسیران و سرهاى بریده بودند که ناگاه دیدم قریب به چهل محمل و هودج پیدا شد که بر چهل شتر حمل داده بودند و در میان آنها زنان و حَرَم حضرت سیّدالشهدا (ع) و اولاد فاطمه بودند، و ناگاه دیدم که على بن الحسین (ع) را بر شتر برهنه سوار است و از زحمت زنجیر خون از رگ‌های گردنش جارى است.

مسلم گفت که مردم کوفه را دیدم که بر اطفال اهل بیت رقت و ترحم می‌کردند و نان و خرما و گردو براى ایشان می‌آوردند آن اطفال گرسنه می‌گرفتند، امّ‌‎کلثوم آن نان پاره‌ها و گردو و خرما را از دست و دهان کودکان می‌ربود و می‌افکند، پس بانگ بر اهل کوفه زد و فرمود: صدقه بر ما اهل بیت روا نیست. اى اهل کوفه! مردان شما ما را می‌کشند و زنان شما بر ما می‌گریند، خدا در روز قیامت ما بین ما و شما حکم فرماید.

هنوز این سخن در دهان داشت که صداى ضجه و غوغا برخاست و سرهاى شهدا را بر نیزه کرده بودند آوردند، و از پیش روى سرها، سر حسین (ع) را حمل می‌دادند و آن سرى بود تابنده و درخشنده، شبیه‌ترین مردم به رسول خدا (ص) و طلعتش چون ماه می‌درخشید و باد، محاسن شریفش را از راست و چپ جنبش می‌داد.

آنچه از مقاتل معتبره معلوم می‌شود حمل ایشان بر شتران بوده که جهاز ایشان پلاس و رو پوش نداشته بلکه در ورود ایشان به کوفه حالتى بوده که محصور میان لشکریان بوده‌اند چون خوف فتنه و شورش مردم کوفه بوده؛ چه در کوفه شیعه بسیار بوده و زن‌هایی که خارج شهر آمده بودند گریبان چاک زده و موها پریشان کرده بودند و گریه و زارى می‌نمودند.

چون اهل بیت را بر آن شتران بى روپوش و برهنه وارد کردند، زنان کوفه به حال ایشان رقّت کرده گریه و ندبه آغاز نمودند. در آن حال على بن الحسین (ع) را دیدم که از کثرت علّت مرض رنجور و ضعیف گشته و (غل جامعه) بر گردنش نهاده‌اند و دست‌هایش را به گردن مغلول کرده‌اند و آن حضرت به صداى ضعیفى می‌فرمود که این زن‌ها بر ما گریه می‌کنند پس ما را که کشته است؟!

در آن‌وقت حضرت زینب (س) آغاز خطبه کرد، و به خدا قسم که من زنى با حیا و شرم، اَفْصَح و اَنْطَق از جناب زینب دختر على (ع) ندیدم که گویا از زبان پدر سخن می‌گوید، و کلمات امیرالمؤمنین (ع) از زبان او فرومی‌ریزد، در میان آن ازدحام و اجتماع که از هر سو صدایی بلند بود به‌جانب مردم اشارتى کرد که خاموش باشید، در زمان نفس‌ها به سینه برگشت و صداى جرس‌ها ساکت شد آنگاه شروع در خطبه کرد و بعد از سپاس یزدان پاک و درود بر خواجه لَوْلاک فرمود:

اى اهل کوفه، اهل خدیعه و خذلان! آیا بر ما می‌گریید و ناله سر می‌دهید هرگز بازنایستد اشک چشم شما، و ساکن نگردد ناله شما، جز این نیست که مثل شما مثل آن زنى است که رشته خود را محکم می‌تابید و بازمی‌گشود چه شما نیز رشته ایمان را ببستید و باز گسستید و به کفر برگشتید، نیست در میان شما خصلتى و شیمتى جز لاف زدن و خودپسندی کردن و دشمن‌داری و دروغ گفتن و به شیوه کنیزان تملّق کردن و مانند اَعدا غمّازى کردن، مَثَل شما مَثَل گیاهی است که در مَزْبَله روییده باشد پس بد توشه‌ای بود که نفس‌های شما از براى شما در آخرت ذخیره نهاده و خشم خدا را بر شما لازم کرد و شما را جاودانه در دوزخ جاى داد پس آنکه ما را کشتید بر ما می‌گریید.

سوگند به خدا که شما به گریستن سزاوارید، پس بسیار بگریید و کم بخندید؛ چه آنکه ساحت خود را به عیب و عار ابدى آلایش دادید که لوث آن به هیچ آبى هرگز شسته نگردد و چگونه توانید شست و با چه تلافى خواهید کرد کشتن جگرگوشه خاتم پیغمبران و سیّد جوانان اهل بهشت و پناه نیکویان شما و مَفْزَع بلیّات شما و علامت مناهج شما و روشن کننده محجّه شما و زعیم و متکلّم حُجَج شما که در هر حادثه به او پناه می‌بردید و دین و شریعت را از او می‌آموختید.

آگاه باشید که بزرگ وِزرى براى حشر خود ذخیره نهادید، پس هلاکت از براى شما باد و در عذاب به روى درافتید و از سعى و کوشش خود نومید شوید و دست‌های شما بریده باد و پیمان شما مورث خسران و زیان باد، همانا به غضب خدا بازگشت نمودید و ذلّت و مسکنت بر شما احاطه کرد، واى بر شما آیا می‌دانید که چه جگرى از رسول خدا (ص) شکافتید و چه خونى از او ریختید و چه پردگیان عصمت او را از پرده بیرون افکندید، امرى فظیع و داهیه عجیب به جا آوردید که نزدیک است آسمان‌ها از آن بشکافد و زمین پاره شود و کوه‌ها پاره گردد و این کار قبیح و ناستوده شما زمین و آسمان را گرفت، آیا تعجب کردید که از آثار این کارها از آسمان خون بارید؟

آنچه در آخرت بر شما ظاهر خواهد گردید از آثار آن عظیم‌تر و رسواتر خواهد بود؛ پس بدین مهلت که یافتید خوش‌دل و مغرور نباشید؛ چه خداوند به مکافات عجلت نکند و بیم ندارد که هنگام انتقام بگذرد و خداوند در کمینگاه گناهکاران است.

پس آن مخدّره ساکت گردید و من نگریستم که مردم کوفه از استماع این کلمات در حیرت شده بودند و می‌گریستند و دست‌ها به دندان می‌گزیدند.

در این وقت حضرت على بن الحسین (ع) فرمود: اى عمّه! خاموشى اختیار فرما و باقى را از ماضى اعتبار گیر و حمد خداى را که تو عالمى می‌باشی که معلم ندیدى، و دانایى باشى که رنج دبستان نکشیدى، و می‌دانی که بعد از مصیبت جزع کردن سودى نمی‌کند و به گریه و ناله آنکه از دنیا رفته بازنخواهد گشت.

مردم صداها به صیحه و نوحه بلند کردند و زنان گیسوها پریشان نمودند و خاک بر سر می‌ریختند و چهره‌ها بخراشیدند و طپانچه‌ها بر صورت زدند و ندبه به ویل و ثبور آغاز کردند و مردان چندان بگریستند که هیچ‌گاه دیده نشد که زنان و مردان چنین گریه کرده باشند.

پس حضرت سید سجاد (ع) اشارت فرمود مردم را که خاموش ‍ شوید و شروع فرمود به خطبه خواندن پس ستایش کرد خداوند یکتا را و درود فرستاد محمد مصطفى (ص) را پس از آن فرمود که:

ایّها النّاس! هرکه مرا شناسد شناسد و هر کس نشناسد بداند که منم على بن الحسین بن على بن ابى‌طالب (ع) منم پسر آن کس که او را در کنار فرات ذبح کردند بی‌آنکه از او خونى طلب داشته باشند، منم پسر آنکه هتک حرمت او نمودند و مالش را به غارت بردند و عیالش را اسیر کردند، منم فرزند آنکه او را به قتل صبر کشتند  و همین فخر مرا کافى است.

اى مردم! سوگند می‌دهم شما را به خدا آیا فراموش کردید شما که نامه‌ها به پدر من نوشتید چون مسئلت شما را اجابت کرد از در خدیعت بیرون شدید، آیا یاد نمی‌آورید که با پدرم عهد و پیمان بستید و دست بیعت فرا دادید آنگاه او را کشتید و مخذول داشتید، پس هلاکت باد شما را براى آنچه براى خود به آخرت فرستادید، چه زشت است رأیی که براى خود پسندیدید، با کدام چشم به‌سوی رسول خدا (ص) نظر خواهید کرد هنگامى که بفرماید شماها را که کشتید عترت مرا و هتک کردید حرمت مرا و نیستید شما از امّت من.

چون سیّد سجاد (ع) سخن بدین جا آورد صداى گریه از هر ناحیه و جانبى بلند شد، بعضى بعضى را می‌گفتند هلاک شوید و ندانستید. دیگرباره حضرت آغاز سخن کرد و فرمود:

خدا رحمت کند مردى را که قبول کند نصحیت مرا و حفظ کند وصیّت مرا در راه خدا و رسول خدا و اهل بیت او؛ چه ما را با رسول خدا (ص) متابعتى شایسته و اقتدائى نیکو است.

مردمان همگى عرض کردند که یا بن رسول اللّه! ما همگى پذیراى فرمان توییم و نگاهبان عهد و پیمان و مطیع امر توییم و هرگز از تو روى نتابیم و به هر چه امر فرمایی تقدیم خدمت نمائیم و حرب کنیم با هر که ساخته حرب تو است و از در صلح بیرون شویم با هر که با تو در طریق صلح و سازش است تا هنگامى که یزید را ماءخوذ داریم و خونخواهى کنیم از آنان‌که با تو ظلم کردند و بر ما ستم نمودند حضرت فرمود:

هیهات! اى غدّاران حیلت اندوز که جز خدعه و مکر خصلتى به دست نکردید مگر باز اراده کرده‌اید که با من روا دارید آنچه با پدران من به جا آوردید، حاشا و کلاّ به خدا قسم هنوز جراحاتى که از شهادت پدرم در جگر و دل ما ظاهر گشته بهبودى پیدا نکرده؛ چه آنکه دیروز بود که پدرم با اهل بیت شهید گشتند.

هنوز مصائب رسول خدا (ص) و پدرم و برادرانم مرا فراموش نگشته و حزن و اندوه بر ایشان در حلق من کاوش مى‌کند و تلخى آن در دهانم و سینه‌ام فرسایش مى‌نماید و غصه آن در راه سینه من جریان مى‌کند، من از شما مى‌خواهم که نه با ما باشید و نه برما.

مراسم عزاداری سیدوسالار شهیدان باحضوررهبرمعظم انقلاب اسلامی درحسینیه امام خمینی ره برگزارشد

 بخش خبری رهبری انقلاب مناسبت های مدهبی شهادت اهل بیت ع

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

شب هفتم محرم الحرام، مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد

در این مراسم که به علت رعایت ضوابط بهداشتی بدون حضور جمعیت برگزار شد، حجت‌الاسلام والمسلمین صدیقی در سخنانی، حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام را باب نجات از گناهان، قیود و تعلقات غیرالهی و وسوسه‌های نفسانی و شیطانی خواند و گفت: کربلا به مظلومان این درس را می‌دهد که در مقابل ظالم باید با توکل به خدا به میدان آمد و در اقلیت بودن نباید جبهه حق را از مقابله با مستکبران منصرف کند.
همچنین در این مراسم حجت‌الاسلام مرتضی وافی به ذکر مصیبت پرداخت.

در شب هفتم محرم الحرام، مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه‌ی امام خمینی(ره) برگزار شد.

در این مراسم که به علت رعایت ضوابط بهداشتی بدون حضور جمعیت برگزار شد، حجت‌الاسلام والمسلمین صدیقی در سخنانی، حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام را باب نجات از گناهان، قیود و تعلقات غیرالهی و وسوسه‌های نفسانی و شیطانی خواند و گفت: کربلا به مظلومان این درس را می‌دهد که در مقابل ظالم باید با توکل به خدا به میدان آمد و در اقلیت بودن نباید جبهه حق را از مقابله با مستکبران منصرف کند.

همچنین در این مراسم حجت‌الاسلام مرتضی وافی به ذکر مصیبت پرداخت.
 

فیلم مربوط به دیگران: مرثیه‌سرائی | حجت‌الاسلام مرتضی وافی

با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 649.0 MB

کیفیت متوسط و فرمت Mp4 و با حجم 102.8 MB

 

 

 

فیلم مربوط به دیگران: سخنرانی | حجت‌الاسلام و المسلمین کاظم صدیقی

با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 922.4 MB

کیفیت متوسط و فرمت Mp4 و با حجم 159.9 MB

فیلم مربوط به دیگران: تلاوت قرآن کریم | آقای کریم منصوری

با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 527.1 MB

کیفیت متوسط و فرمت Mp4 و با حجم 66.0 MB

 

ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام

 مناسبت های مدهبی شهادت اهل بیت ع

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام

امام صادق علیه السلام که ششمین امام معصوم است و مذهب شیعه را با نام او به عنوان مذهب جعفری می شناسند، در سال 80 یا 83 قمری در مدینه به دنیا آمد و پس از رحلت پدر، رهبری فکری و سیاسی شیعیان اصیل پیرو مذهب امامیه را بر عهده گرفت. آن حضرت تا سال 148 قمری در قید حیات بود. در این مدت هزاران شاگرد در محفل درسش حاضر می شدند و مورد ستایش تمامی عالمان عصر خویش بود. در متون دینی شیعه، چندین هزار روایت از آن حضرت در تفسیر، اخلاق و به ویژه فقه، رسیده که باعث عظمت حدیث شیعه و موجب تقویت بنیه علمی آن است.

 

برگی از دفتر زندگی امام صادق علیه السلام

 

جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، ششمین امام شیعیان، و پنجمین امام از نسل امیر المؤمنین (ع) کنیه او ابو عبد الله و لقب مشهورش «صادق» است. لقبهای دیگری نیز دارد، از آن جمله صابر، طاهر، و فاضل. اما چون فقیهان و محدثان معاصر او که شیعه وی هم نبوده اند، حضرتش را به درستی حدیث و راستگویی در نقل روایت بدین لقب ستوده اند، لقب صادق شهرت یافته است.

 

ولادت او ماه ربیع الاول سال هشتاد و سوم از هجرت رسول خدا (ص)، و در هفدهم آن ماه بوده است. ولی بعض مورخان و تذکره نویسان ولادت حضرتش را در سال هشتادم از هجرت نوشته اند و در ماه شوال سال صد و چهل و هشت هجری به دیدار پروردگار شتافت. مدت زندگانی او شصت و پنج سال بوده است.

 

نام مادر او فاطمه یا قریبه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است و ام فروه کنیت داشته است.

 

بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرش امام باقر(ع) بود. جز آنکه کمی باریکتر و بلندتر بود. مردی بود میانه بالا، افروخته روی،پیچیده موی و پیوسته صورتش چون آفتاب می درخشید. در جوانی موهای سرش سیاه بود. بینی اش کشیده و وسط آن اندکی بر آمده بودو برگونه راستش خال سیاهی داشت. محاسن آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد تنک بود. دندانهایش درشت و سفید بود و میان دودندان پیشین آن گرامی فاصله داشت. بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ رخسارش زرد و سبز می شد. در پیری سفیدی موی سرش بر وقار و هیبتش افزوده بود.

 

اوضاع زمانه و سیره سیاسی امام صادق علیه السلام

 

از آغاز ولادت تا هنگام رحلت این امام بزرگوار، ده تن از امویان به نامهای: عبد الملک پسر مروان، ولید پسر عبد الملک (ولید اول) ، سلیمان پسر عبد الملک، عمر پسر عبد العزیز، یزید پسر عبد الملک (یزید دوم) ، هشام پسر عبد الملک، ولید پسر یزید (ولید دوم) ، یزید پسر ولید (یزید سوم) ، ابراهیم پسر ولید و مروان پسر محمد، و دو تن از عباسیان ابو العباس، عبد الله پسر محمد معروف به سفاح و ابو جعفر پسر محمد معروف به منصور بر حوزه اسلامی حکومت داشته اند. آغاز امامت امام صادق (ع) با حکومت هشام پسر عبد الملک و پایان آن، با دوازدهمین سال از حکومت ابو جعفر منصور (المنصور بالله) مشهور به دوانیقی مصادف بوده است.

 

نهضت علمی امام صادق علیه السلام

 

اختلافات سیاسی و کشمکش های بنی امیه و بنی العباس نسیم رحمتی بود که یکباره وزیدن گرفت و باقرالعلوم و پس از او امام صادق - علیهما السلام - با استفاده از موقعیت به دست آمده به ترسیم چهره روشن آیین پرداختند و با بیان اخبار و احادیث فراوان انحرافات را پیراستند و مردم را از گمراهی نجات بخشودند. به گونه ای که مسلمانان و به ویژه شیعه امامیه در فکر و عقیده بر این دو امام و خصوصا امام صادق اعتماد کرده، بخش عمده ای از دانش اهلبیت به وسیله آنان گسترش یافت. امام صادق با گسترش حوزه علمی خویش دین را زنده کرد و جانی تازه در کالبد بی رمق دین دمید.

 

شیخ مفید - علیه الرحمة - می نویسد:

 

«آن قدر مردمان از دانش حضرت نقل کرده اند که به تمام شهرها منتشر گشته و کران تا کران جهان را فرا گرفته است و از احدی از علمای اهل بیت این مقدار احادیث نقل نشده، به اندازه ای که از آن جناب نقل شده است. اصحاب حدیث، راویان آن جناب را با اختلاف آراء و مذاهبشان گردآورده و عددشان به چهار هزار تن رسیده و آنقدر نشانه های آشکار بر امامت آن حضرت ظاهر شده که دلها را روشن کرده و زبان مخالفین را از ایراد شبه لال گردانده است.

 

امام صادق علیه السلام و مرزبانی از دین

 

عصر امام صادق(ع) به عصر تضارب آرا و عقاید مشهور است؛ چرا که در آن زمان فرقه ها و دسته های متعدد به وجود آمد و آشوب های فکری، اندیشه های انحرافی و عقاید گوناگون ظاهر گردید. به همین جهت بسیاری از طبقات مسلمین در معرفت ذات و صفات خداوند و دیگر اصول اعتقادی و احکام عملی دین و تأویل آیات قرآن کریم و مسایلی از قبیل قضا و قدر، جبر و تفویض، مبدأ و معاد و ثواب و عقاب دچار شبهه و اختلاف شدند. به دنبال این شبهات مکتب هایی؛ همچون خوارج، معتزله، متصوفه، زنادقه، جبریه، شبهه، قصاص، تناسخیه و ... پدیدار گشت و مذاهب و فرقه های گوناگون به وجود آمد.

 

وجود انحرافات عقیدتی از یک سو و فراهم شدن فضای مناسب برای بیان معارف دینی از سوی دیگر سبب شد تا امام صادق(ع) حرکتی عظیم را برای اعتلای معنوی و دینی مسلمانان آغاز کند. می توان موارد زیر را از جمله مهم ترین فعالیت های آن حضرت در مبارزه با انحرافات برشمرد:

 

1.بیان و شرح اصول اعتقادی صحیح؛ 2.پاسخ به شبهات و سؤالاتی که از ناحیه مسلمانان و شیعیان مطرح می شد،3.جلسات درس، یا دانشگاه بزرگ جعفری 4.تعلیم و تربیت شاگردان متخصص 5.مناظرات علمی امام جعفر صادق(ع)

 

امام صادق علیه السلام، رئیس مذهب شیعه

 

در زمان امام صادق (ع) فضای باز علمی به وجود آمد به گونه ای که مذاهب مختلفی در جامعه ایجادشده و راه ها و مسلک های گوناگونی طی شد، در چنین شرایطی حضرت صادق (ع) یکی از ارکان بودند و وقتی به امام صادق(ع) و شیعیان امامیه می رسیدند، در رأس آن ها، رهبر آن ها و خط دهنده امامیه و شیعه حضرت صادق(ع) بود و در همه زمینه ها حضرت برای گفتن حرف های فراوانی داشتند و برای اشکال جواب داشت و بهترین موضع گیری ها در میان امت اسلامی در جهات مختلف را حضرت جعفر بن محمد الصادق عرضه می کردند به این ترتیب ایشان به عنوان یک شاخص در میان امت درآمدند و علامت و مشخصه ممیزه امامیه، در وجود نازنین حضرت صادق (ع) تبلور پیدا کرد و در این برهه تاریخی تا امروزه، ما را جعفری می نامند که حضرت جعفر الصادق(ع) ازنظر ما به عنوان نماینده پیامبر(ص) و ائمه(ع) قبل و بعد از خودشان معرفی شدند و این مذهب را مذهب جعفری نامیدند. این جهت تاریخی نام گذاری مذهب بود.

 

امام صادق علیه السلام، آبشار فضل و دانش

 

روزی جعفر صادق(ع) در محضر پدرش محمدباقر(ع) به این قسمت از فیزیک ارسطو رسید که در جهان بیش از چهار عنصر وجود ندارد که عبارت است از: خاک، آب،‌ باد و آتش.

 

جعفر صادق(ع) ایراد گرفت و گفت: «حیرت می‌‌کنم که مردی چون ارسطو چگونه متوجه نگردیده که خاک یک عنصر نیست، بلکه در خاک عناصر متعدد وجود دارد و هر یک از فلزات که در خاک است یک عنصر جداگانه به شمار می‌آید.»

 

از زمان ارسطو تا دوره‌ی جعفر صادق(ع) تقریباً هزار سال گذشته بود و در اندیشه‌ی هیچ کس خطور نمی‌کرد که با آن عقیده مخالفت نماید. بعد از هزار سال یک پسر که هنوز دوازده سال از عمرش نمی‌گذشت، گفت که خاک یک عنصر نیست، بلکه متشکل از عناصر متعدد است. همین پسر بعد از این که خود شروع به تدریس کرد، عنصر دیگر را هم از لحاظ بسیط بودن تخطئه نمود و گفت: «باد یک عنصر نیست، بلکه متشکل از چند عنصر است.»

 

اگر در مورد خاک می‌پذیرفتند که یک عنصر نیست و چند عنصر است، در مورد باد کسی از لحاظ این‌که یک عنصر است، تردید نداشت. (مغز متفکر جهان شیعه- مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ)

 

سیره های اخلاقی و تربیتی امام صادق علیه السلام

 

امام صادق(ع) از اعاظم عباد و اکابر زهاد بود. از سه حال خارج نبود: یا روزه داشت، یا نماز می خواند و یا ذکر می گفت.

 

چون نیمه شب برای خواندن نماز شب بر می خاست با صدای بلند ذکر می گفت و دعا می خواند تا اهل خانه بشنوند وهرکس بخواهد برای عبادت برخیزد. هنگامی که ماموران حکومت برای دستگیری وی شبانه از دیوار منزلش وارد می شدند، او را درحال راز و نیاز با توانای بی همتا یافتند. آن گرامی ذکر رکوع وسجود را بسیار تکرار می کرد.

 

هشام بن سالم می گوید: امام صادق علیه السلام هنگامی که تاریکی شب فرا می رسید، انبانی از نان و گوشت و پول را بر می داشت و بردوش می نهاد و به سوی نیازمندان شهر مدینه می شتافت و آن ها را میانشان تقسیم می کرد.آن ها او را نمی شناختند. زمانی که امام صادق علیه السلام رحلت کرد و آن انفاق های شبانه ادامه پیدا نکرد، نیازمندان فهمیدند که چه کسی هرشب به آن ها غذا و پول می داد.

 

امام صادق علیه السلام - در ایام قحطی - دستورمی داد برای تهیه آرد گندم را با جو مخلوط کنند و می فرمود: من می توانم برای خانواده ام آرد گندم خالص تهیه کنم ولی دوست دارم در زندگی اندازه و حساب و کتاب را خوب رعایت کنم.

 

جرعه هایی از زلال کلمات امام صادق علیه السلام

 

امام صادق(ع) فرمودند: «در شگفتم از کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!

 

۱. در شگفتم از کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حَسبُناالله و نِعمَ الوَکیل...» (سوره آل عمران، آیه ۱۷۱) پناه نمی برد.

 

در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یادشده فرموده است:

 

«پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسّک جستند)، همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند و هیچ گونه بدی به آنان نرسید.»

 

۲. در شگفتم از کسی که اندوهگین است، چگونه به ذکر «لااله الّا أنت سُبحانَک أنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین» (سوره انبیاء، آیه ۸۷) پناه نمی برد؛ زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است:

 

«پس ما یونس را در اثر تمسّک به ذکر یادشده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مؤمنان را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء، آیه ۸۸)

 

۳. در شگفتم از کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللهِ إِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالْعِباد» (سوره غافر، آیه ۴۴). .. پناه نمی برد؛ زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است:

 

«پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یادشده) از شرّ و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)

 

۴. در شگفتم از کسی که طالب دنیا و زیبایی های دنیاست، چگونه به ذکر «ماشاءَ اللهُ لاقُوَّةَ إِلَّا بِالله » (سوره کهف، آیه 39) پناه نمی برد؛ زیرا خداوند بعد از ذکر یادشده فرموده است:

 

«(مردی که فاقد نعمت های دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمت ها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی، امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»( الأمالی صدوق، ص 6؛ بحارالانوار، ج 90، ص 184-185، به نقل از موعود، شماره 167)

 

داستان هایی از امام صادق علیه السلام

 

ابوجعفر خثعمی که یکی از اصحاب امام جعفر صادق (ع) است حکایت کند:

 

روزی حضرت صادق (ع) کیسه ای که مقدار پنجاه دینار در آن بود، تحویل من داد و فرمود: این ها را تحویل فلان سید بنی هاشم بده؛ و به او نگو توسّط چه کسی ارسال شده است.

 

خثعمی گوید: هنگامی که نزد آن شخص تهی دست رسیدم و کیسه پول را تحویل او دادم، پرسید: این پول از طرف چه کسی برای من فرستاده شده است؟

 

و سپس گفت: خداوند جزای خیرش دهد. صاحب این کیسه، هرچند وقت یک بار، مقدار پولی را برای ما می فرستد و ما زندگی خود را با آن تامین و سپری می کنیم، ولیکن جعفر صادق با آن همه ثروتی که دارد، توجّهی به ما ندارد و چیزی برای ما نمی فرستد، و هرگز به یاد ما فقراء نیست!!

 

آثاری از امام صادق علیه السلام

 

سخنان امام صادق علیه السلام سرشار از آموزه های عرفانی است؛ چنان‎که بسیاری از موضوعاتی که ایشان بیان فرموده، در روزگاران بعد، از سوی عارفان بزرگی چون خواجه عبدالله انصاری در کتاب های منازل السایرین و صد میدان؛ عزالدین محمود کاشانی در کتاب مصباح الهدایة و مفتاح الکفایه؛ ابوالقاسم قشیری در الرسالة القشیریه؛ خواجه نصیرالدین طوسی در اوصاف الاشراف تحریر شد.

 

همچنین، امام صادق علیه السلام، خود نیز افزون بر اینکه در کتاب مصباح الشریعه آشکارا از عارف و عرفان و معرفت سخن گفته، در پرداخت برخی موضوع‎های اخلاقی در این کتاب، چاشنی و رنگ معرفت و عرفان نیز به آن افزوده است.

 

ادب آموزان مکتب امام صادق علیه السلام

 

تعدادشاگردان امام صادق علیه السلام را عده ای از محققان و دانشمندان شیعه چهار هزارتن دانسته اند و تنها از جواب سوالهایی که از آن حضرت می شد، چهار صد رساله نگارش یافته است. بعضی از شاگردان امام صادق(ع) دارای آثار علمی و شاگردان متعددی بودند، به عنوان نمونه هشام بن حکم سی و یک جلد کتاب نوشته و جابربن حیان نیز بیش از دویست جلد کتاب در زمینه های گوناگون به خصوص رشته های علوم عقلی، طبیعی، فیزیک و شیمی تصنیف کرده بود. ابان بن تغلب در مسجدالنبی جلسه درس داشت و آنگاه که وارد مسجدمی شد ستونی را که پیامبر(ص) تکیه می داد، برای او خالی می کردند.

 

شاگردان امام صادق(ع) منحصر به شیعیان نبودند، بلکه پیروان سنت و جماعت نیز از مکتب آن حضرت برخوردار می شدند؛ پیشوایان چهارگانه اهل سنت بلاواسطه یا با واسطه شاگرد امام صادق(ع)بودند. ابوحنیفه در راس این پیشوایان قرار دارد که به گفته خودش، دو سال شاگرد امام بوده و اساس علم و دانشش از این دوسال است.

 

شهادت امام صادق علیه السلام

 

در فصول المهمه و مصباح کفعمی (به نقل مجلسی در بحار) نیز در کتابهای دیگری آمده است: امام را زهر خوراندند.

 

ابن شهر آشوب در مناقب نوشته است ابو جعفر منصور او را زهر خورانید، زیرا با کینه ای که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمی نشست.

 

ابن فضال روایت کند: نزد ام حمیده رفتم تا او را به رحلت امام تعزیت دهم. گریست و من از گریه او به گریه در آمدم. پس گفت: اگر ابو عبد الله را هنگام مرگ می دیدی چیزی شگفت مشاهدت می کردی. چشم خود را گشود و گفت: هر کس را با من خویشاوندی دارد گرد آورید. همه را گرد آوردیم. بدانها نگریست و گفت: شفاعت ما به کسی نمی رسد که نماز را سبک بدارد.

 

کلینی به روایت خود از امام موسی بن جعفر روایت کند: من پدرم را در دو جامه شطوی کفن کردم که آن دو، جامه احرام او بود و در جامه ای از جامه هایش و عمامه ای که از علی بن الحسین بود برای آنکه آن را به چهل دینار خریده بود.

 

مسعودی در مروج الذهب می نویسد: در سال 148 هجری ده سال از خلافت منصور گذشته بود که ابو عبد الله جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب وفات یافت وی در قبرستان بقیع و در کنار پدر و جدش به خاک سپرده شد. به هنگام وفات 65 سال داشت و گفته شده که او را مسموم کرده بودند.

 

اشکهایی در غربت و فراق امام صادق علیه السلام

 

زمین با گردش خود، رسیده است به کتاب امامت؛ فصل ششم، سطرهای اندوه مدینه. روزگاری بود که آن سوتر از ستیز بیهوده بنی امیه و بنی عباس، تنها فاتح میدان های فضیلت، صادق آل رسول صلی الله علیه و آله بود که در امنیتی مغتنم، تشنگان معارف را سیراب می کرد. امروز اما از این ماتم جانکاه، در سینه های منبر و قلب کرسی تدریس، خاکستر خاکستر حسرت می روید. آه! پرفریب تر از منصور، شیطانی نیست که زهر خود را چنین بریزد و لعنت های همیشه را برای خود گرد آورد. تاریخ، ارجمندتر از مکتب صادق علیه السلام سراغ نداشت. ستارگان فقاهت، تفسیر، کلام و طب، تابندگی خویش را مدیون ششمین پیشگام روشنگری اند.

 

سرمایه امروز بقیع، اشک است و اشک. مدینه، جهان را از شیون اکنون خود پر کرده است. امروز بقیع در لباس سوگ، چکیده اشک های غربت شیعیان است و دانش، بحارالانوار اشکی است که به تمامی برگ های زرین احادیث، تسلیت می گوید.

 

امام صادق علیه السلام در کلام دیگران

 

امام صادق(ع) از جهت علم و فقه و حسب و نسب و عبادت و سیر و سلوک معنوی و مکارم اخلاق، بزرگترین و معروف ترین شخصیت عصر خویش بود. جمعی از دانشمندان، بدین امر شهادت داده اند.

 

مالک بن انس، فقیه «مدینه»، درباره آن حضرت گفته است: گاهی که بر جعفربن محمّد صادق(ع) وارد می شدم، به من احترام می کرد، برایم مخدّه می انداخت و می فرمود: «مالک! تو را دوست دارم.» من از این رفتار خشنود می شدم و خدا را سپاس می گفتم. حضرتش از یکی از این سه حال خارج نبود: یا روزه دار بود یا در حال نماز یا در حال ذکر. از بزرگترین عبادت کنندگان و زاهدان و خداترس ترین مردم بود. کثیر الحدیث و خوش جلسه و پرفایده بود. هرگاه که از رسول خدا(ص) حدیث می کرد، رنگ صورتش سبز یا زرد می گردید؛ به گونه ای که شناخته نمی شد.

 

یک سال برای انجام مراسم حجّ، خدمت آن حضرت بودم. هنگامی که خواست برای احرام تلبیه بگوید، صدا در گلویش قطع می شد و نمی توانست تلبیه بگوید و نزدیک بود از روی مرکبش به زمین بیفتد. عرض کردم: یا ابن رسول الله! ناچار باید تلبیه بگویی! فرمود: «یا ابن عامر! با چه جرئتی بگویم: لبّیک! اللّهم لبّیک! در حالی که می ترسم خدای عزَّ و جلَّ به من بگوید: «لا لبّیک و لا سعدیک!»

 

منبع : شبکه قرآن

اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان/ثواب زیارت امام حسین(ع)

 مناسبت های مدهبی ویژه نامه مذهبی دعا وادعیه

اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان/ثواب زیارت امام حسین(ع)

دهۀ دوم ماه مبارک رمضان نیز رو به پایان است و در آستانۀ ورود به نخستین شب از شب‌های قدر هستیم. سه‌شنبه 23 اردیبهشت مصادف با شب نوزدهم ماه مبارک رمضان و اولین شب قدر؛ شب ارزش‌گذاری انسان‌هاست. هر قدر در این شب به خواسته‌های خدا توجه کنیم و آنها را عرضه بداریم، قدر و ارزش بیشتری پیدا خواهیم کرد. در روایت داریم که خودِ امام زمان(عج) برای تعجیل در ظهورشان دعا می‌کنند، این خواسته ایشان یعنی همان خواسته خدا، پس بدانیم درخواست برپایی امر ظهور ایشان از مهم‌ترین موضوعاتی است که انسان‌ها را در شب قدر ارزشی‌تر می‌کند، اما این بدین معنا نیست که غیر از ظهور امام زمان، چیز دیگری نباید بخواهیم، بلکه باید برای موضوعات دیگر نیز دعا کرد اما درخواست اصلی و تأکید ما دعای برای تعجیل در فرج مولایمان باشد.

در کتاب مفاتیح الجنان درباره اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان آمده است:

این شب باعظمت آغاز شب‌های قدر است و شب قدر آن شبی است که در طول سال، شبی به خوبی و فضلیت آن یافت نمی‌شود و عمل در این شب از عمل در طول هزار ماه بهتر است و تقدیر امور سال در این شب صورت می‌گیرد و فرشتگان و روح که اعظم فرشتگان الهی است، در این شب به‌اذن پروردگار به زمین فرود می‌آیند و به محضر امام زمان(عج) می‌رسند و آنچه را که برای هر فرد مقدّر شده بر آن حضرت عرضه می‌دارند.

* اعمال شب نوزدهم:

اوّل:

غسل کردن.
علاّمه مجلسی فرموده: بهتر است غسل این شب‌ها در هنگام غروب آفتاب انجام گیرد که نماز شام را با غسل بخواند.

دوم:

دو رکعت نماز که در هر رکعت پس از سوره «حمد»، هفت مرتبه «توحید» خوانده و پس از فراغت از نماز «هفتاد مرتبه» بگوید:

«أَسْتَغْفِرُ اللّٰهَ وَأَتُوبُ إِلَیْهِ»

سوم:

قرآن مجید را باز کند و در برابر خود گرفته و بگوید:

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ وَفِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَأَسْماؤُکَ الْحُسْنىٰ وَمَا یُخافُ وَیُرْجىٰ أَنْ تَجْعَلَنِى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ؛

خدایا؛ از تو درخواست می‌کنم به حق کتاب نازل‌شده‌ات و آنچه در آن است و در آن است نام بزرگ‌ترت و نام‌های نیکوترت و آنچه بیم‌انگیز است و امیدبخش، این که مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهی.

سپس هر حاجت که دارد بخواهد.

چهارم:

قرآن مجید را روی سر بگذارد و بگوید:

اللّٰهُمَّ بِحَقِّ هٰذَا الْقُرْآنِ وَبِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلَا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ؛

خدایا؛ به حق این قرآن و به حق کسی که آن را بر او فرستادی و به حق هر مؤمنی که او را در قرآن ستودی و به حق خود بر آنان، پس احدی شناساتر از تو به حق تو نیست.

سپس 10 مرتبه بگو: «بِکَ یَا اللّٰهُ» و 10 مرتبه «بِمُحَمَّدٍ» و 10 مرتبه «بِعَلِیٍّ» و 10 مرتبه «بِفَاطِمَةَ» و 10 مرتبه «بِالْحَسَنِ» و 10 مرتبه «بِالْحُسَیْنِ» و 10 مرتبه «بِعَلِیِّ‌بْنِ الْحُسَیْنِ» و 10 مرتبه «بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِیٍّ» و 10 مرتبه «بِجَعْفَرِبْنِ مُحَمَّدٍ» و 10 مرتبه «بِمُوسَى‌بْنِ جَعْفَرٍ» و 10 مرتبه «بِعَلِیِّ‌بْنِ مُوسَى» و 10 مرتبه «بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِیٍّ» و 10 مرتبه «بِعَلِیِّ‌بْنِ مُحَمَّدٍ» و 10 مرتبه «بِالْحَسَنِ‌بْنِ عَلِیٍّ» و 10 مرتبه «بِالْحُجَّةِ»؛

به ذاتت ای خدا؛ به حق محمّد؛ به حق على؛ به حق فاطمه؛ به حق حسن؛ به حق حسین؛ به حق على‌بن الحسین؛ به حق محمّدبن على؛ به حق جعفربن محمّد؛ به حق موسى‌بن جعفر؛ به حق على‌بن موسى؛ به حق محمدبن على؛ به حق على‌بن محمّد؛ به حق حسن‌بن على؛ به حق حجّت.

پس هر حاجتى که دارى از خدا بخواه.

پنجم:

زیارت امام حسین علیه السلام. در روایت آمده: هنگامی که شب قدر می‌شود، منادی از آسمان هفتم از پشت عرش ندا سر می‌دهد که خدا هرکه را به زیارت مزار امام حسین علیه السلام آمده آمرزید.

ششم:

این شب‌ها را احیا بدارد؛ روایت شده: هرکه شب قدر را اِحیا بدارد، گناهانش آمرزیده می‌شود، هرچند به‌شماره ستارگان آسمان و سنگینی کوه‌ها و پیمانه دریاها باشد.

هفتم:

صد رکعت نماز به‌جا آورد که فضلیت بسیار دارد و بهتر آن است که در هر رکعت پس از سوره «حمد»، 10 مرتبه «توحید» بخواند.

هشتم:

این دعا را بخواند:

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً لَاأَمْلِکُ لِنَفْسِى نَفْعاً وَلاضَرّاً وَلاأَصْرِفُ عَنْها سُوءً، أَشْهَدُ بِذٰلِکَ عَلَىٰ نَفْسِى، وَأَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتِى، وَقِلَّةِ حِیلَتِى، فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَأَنْجِزْ لِى مَا وَعَدْتَنِى وَجَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فِى هٰذِهِ اللَّیْلَةِ، وَأَتْمِمْ عَلَىَّ مَا آتَیْتَنِى فَإِنِّى عَبْدُکَ الْمِسکِینُ الْمُسْتَکِینُ الضَّعِیفُ الْفَقِیرُ الْمَهِینُ. اللّٰهُمَّ لَاتَجْعَلْنِى ناسِیاً لِذِکْرِکَ فِیما أَوْلَیْتَنِى، وَلاغافِلاً لِإِحْسانِکَ فِیما أَعْطَیْتَنِى، وَلَاآیِساً مِنْ إِجابَتِکَ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّى فِى سَرَّاءَ کُنْتُ أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخاءٍ أَوْ عافِیَةٍ أَوْ بَلاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْماءَ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ.

خدایا، شام کردم درحالی‌که برای تو تنها بنده کوچک و خواری هستم که برای خویش سود و زیانی را به‌دست ندارم و نمی‌توانم از خود پیش‌آمد بدی را بازگردانم، به این امر بر خویش گواهی می‌دهم و در پیشگاهت به ناتوانی و کمی چاره‌ام اعتراف می‌کنم، خدایا، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و آنچه را به من و همه مردان و زنان مؤمن، از آمرزش در این شب وعده دادی وفا کن و آنچه را به من عنایت فرموده‌ای کامل ساز که من بنده بیچاره، درمانده، ناتوان، تهیدست و خوار توأم. خدایا، مرا فراموش کننده ذکرت قرار مده، در آنچه سزاوار آنم فرمودی و نه فراموش کننده احسانت، در آنچه عطایم نمودی و نه ناامید از اجابتت، گرچه مدّت زمانی طولانی شود، چه در خوشی یا ناخوشی، یا سختی، یا آسانی، یا عافیت، یا بلا، یا تنگدستی، یا در نعمت، همانا تو شنونده دعایی.

کفعمی از امام زین‌العابدین علیه‌ السلام روایت کرده که حضرت در این شب‌ها، در حال قیام و قعود و رکوع و سجود این دعا را می‌خواند.

علاّمه مجلسی فرموده: بهترین اعمال در این شب‌ها، درخواست آمرزش و دعا است برای حوایج دنیا و آخرت خود و پدر و مادر و خویشان و برادران و خواهران مؤمن، چه آنان که زنده‌اند و چه آنان که از دنیا رفته‌اند و خواندن اذکار و صلوات بر محمّد و آل محمّد (صلّی اللّه علیه و آله) به هر اندازه که بتواند.

در بعضی از روایات وارد شده: دعای «جوشن‌کبیر» را در این سه شب بخواند. روایت شده که خدمت رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) عرض شد: اگر شب قدر را یافتم، از خدا خود چه بخواهم؟ فرمود: عافیت.

نهم:

گفتن «صد مرتبه»: أَسْتَغْفِرُ اللّٰهَ رَبِّی وَأَتُوبُ إِلَیْهِ.

دهم:

گفتن «صد مرتبه»: اللّٰهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ؛ خدایا؛ قاتلان امیرالمؤمنین را لعنت کن.

منبع:تسنیم

سایت احیاگرمعروف(واجب فراموش شده)http://ehyagarmarof.ir